جدول جو
جدول جو

معنی داود ملهمی - جستجوی لغت در جدول جو

داود ملهمی
(وو)
ابن احمد بن یحیی بن الخضر الداودی الضریر الملهمی البغدادی. مکنی به ابوسلیمان. قاری و ادیب بود. آن را بروایات بر ابی الحسن علی بن عساکر بطایحی و ابی الفضل احمد بن محمد بن شفیف خواند. در ادب چیرگی یافت و به شعر ابی العلاء معری حریص بود و بسیاری از آن را از برکرد و بهمین جهت نزد مردمان آماج تیر اتهام فساد عقیدت قرار گرفت. در بغداد به سال 615 درگذشت. از اشعار او چند بیتی را یاقوت در معجم الادباء نقل کرده است. رجوع به معجم الادباء چ اروپا ج 4 ص 191 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وو دِ مُ هََلْ لَ)
بشر. (و بگفتۀ ابن اثیر در الکامل: داود بن یزید) از بزرگان عهدهارون الرشید بود. و هارون سیستان او را داد و داود براه خراسان به سیستان رفت و روز پنجشنبه یازدهم ربیع الاول سال 196 بشهر درآمد و روزگاری آنجا ببود تا فضل بن یحیی فرمانروای خراسان شد و او یزید بن جریر را نامزد سیستان گردانید. (تاریخ سیستان ص 153 و 154)
لغت نامه دهخدا